دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
کد خبر: 923015
۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۹
قره باغ

حوزه/ وجود منابع نفت و گاز و موقعیت استراتژیک نظامی منطقه باعث شده قره باغ مورد توجه رژیم هایی همچون آمریکا و اسرائیل قرار گیرد و حضور جدی امنیتی و نظامی این کشورها در این منطقه تقویت شود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، وبینار بررسی تحوّلات جنگ آذربایجان و ارمنستان و منازعه قره باغ  با حضور کارشناسان، اساتید و پژوهشگران و طلّاب برگزار شد.

محسن محمدزاده کارشناس مسائل منطقه در این وبینار ابتدا به ریشه یابی وقایع پرداخت و در ادامه چگونگی رویارویی با این موضوع بررسی شد.

وی در مقدمه با توضیح جریان قره باغ به ریشه تاریخی آن اشاره کرد و در تشریح ژئوپلوتیک منطقه گفت: این منطقه در قفقاز جنوبی قرار دارد که منطقه استراتژیک و محلّ تلاقی اسلام و اروپای شرقی است و به دلیل قرار داشتن در حوزه انرژی و مسیر ترانزیت در طول تاریخ مورد طمع قدرت ها بوده است. همچنین کشورهای ایران، ترکیه و روسیه به مرزهای زمینی قره باغ احاطه دارند و از سمت شرق به دریای خزر متصل است.

محمد زاده در ادامه افزود: وجود منابع نفت و گاز و موقعیت استراتژیک نظامی منطقه باعث شده قره باغ مورد توجه رژیم هایی همچون آمریکا و اسرائیل قرار گیرد و حضور جدی امنیتی و نظامی این کشورها در این منطقه تقویت شود. اما در این میان روس ها از دوره تزاری در تلاش بوده اند ترکیب جمعیتی منطقه را تغییر داده و جمعیت وفادار به روس ها را در قره باغ افزایش دهند تا بدین وسیله جای پایی برای این کشور فراهم شود؛ با اجرای این سیاست اکثریت ساکنان به نفع ارامنه تغییر پیدا کردند که این سیاست در دوران حکومت شوروی نیز ادامه پیدا می کند.

وی در ادامه با اشاره به حکومت چند ده ساله فضای الحادی در جمهوری های تحت رهبری شوروی بیان کرد: علی‌رغم این فضا یکی از کانون های تولید علم دینی و تربیت مجتهد طراز اول در باکو و شهرهای اطراف آن بوده است و برای نمونه در تاریخ شفاهی آمده است که در یک روز بیش از صد تن از علما را غرق کردند؛ در حال حاضر نیز اکثریت جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل می دهند.

این کارشناس، منطقه قره باغ را منطقه ای بسیار استراتژیک خواند و در آن مورد آن اظهار داشت: بخشی از ساکنان قره باغ ارامنه هستند که خودمختاری و حکومت محلّی داشتند که پس از فروپاشی شوروی با توجه به اهمیت آن، این منطقه محل نزاع و مناقشه دو کشور آذربایجان و ارمنستان قرار می گیرد، بدین صورت که در ابتدا تمام آذری ها منطقه کوچ اجباری داده می شوند و به جای آنان ارمنی ها وارد می شوند. سپس حکومت خودمختار قره باغ اعلام استقلال می کنند که این موضوع با مخالفت آذربایجان روبرو شده و درگیری آغاز می شود و در این درگیری ها ارمنستان علاوه بر مناطق ارمنی نشین، مناطق دیگری از خاک آذربایجان، که در مرزهای شرقی قره باغ قرار داشتند را نیز اشغال می کند.

به گفته محمدزاده بحران قره باغ با طراحی قبلی در منطقه شکل گرفت و روس ها در چینش آن نقش داشتند تا اینکه همواره محلّ اعمال نفوذ آنان از طریق میانجی‌گری مهیا باشد و از سوی دیگر محیطی برای اشراف به ایران به‌وجود بیاید. از سوی دیگر آمریکایی ها نیز با انگیزه ورود به حیاط خلوت شوروی و مقابله با روسیه و جلوگیری از نفوذ ایران در قفقاز جنوبی متمرکز می شوند. بسیاری از شیعیان آذربایجان نسبت به کشور و مردم ایران نگاه ویژه و تعلق خاطر دارند. شیعیانی که قرآن تلاوت می کنند و مراسم روضه برپا می نمایند و با ایرانی ها احساس همبستگی می کنند و این موضوع از آن جهت که می تواند به پایگاهی برای نفوذ ایران تبدیل شود، برای آمریکا خطرناک است و این کشور به دنبال ایجاد حوزه نفوذ در این منطقه است.

این کارشناس منطقه در ادامه افزود: اما در ترکیه با جریان ملّی گرا و پانترکیسم مواجه هستیم که فضای ترکی بر گفتمان آن حاکم است که همواره از یک سو به اقتصاد توجّه داشتند و از سوی دیگر به حوزه نفوذ فرهنگی می اندیشیده است و از آنجا که ترکیه در موضوع نسل کشی ارامنه با ارمنستان نزاع دارد، لذا ترک ها تمایل به حضور در این درگیری را مخفی نمی کنند. فرانسوی ها اما عمدتا طرفدار ارمنی ها بوده اند و رژیم صهیونیستی نیز که در جنگ اول قره باغ این نگاه را نداشت، با گسترش نفوذ ایران و قدرت حزب الله، به این سو گرایش پیدا کرد.

وی ادامه داد: اما هیچ کدام از این کشورها به دنبال حلّ مناقشه قره باغ نیستند زیرا با حل این نزاع منافع این کشورها با خطر مواجه می شود و در این مدت تلاش شده تا با حفظ وضعیت موجود، جایگاه خود را در منطقه حفظ کنند.
محمد زاده در ادامه با اشاره به نقش ایران در جنگ اول قره باغ اظهار کرد: ایران در آن هنگام نقشی میانجی گرانه داشت و سعی داشت دو طرف را به ترک مخاصمه و حل منازعه از طریق سیاسی ترغیب کند. سرانجام پیمان نامه صلح منعقد می گردد و جریان خائن داخلی باعث می شود شهر شوشی سقوط کند و جبهه خلق و ملّی گرایان افراطی که نگاه تجزیه طلبانه ای به ایران داشتند روی کار بیایند و با گستاخی عنوان کنند می خواهند تبریز را به پایتخت خود تبدیل کنند! با این وجود ایران با ارائه کمک بشردوستانه همچون تأمین برق و غذا و اردوگاه به کمک مردم جنگ زده آذربایجان می شتابد.

وی با اشاره به لزوم شناخت حیدر علی اف رییس جمهور پیشین آذربایجان گفت: حیدر علی اف در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با زیرکی و سیاستِ خاص در نامه ای به وی نوشت و از ایران تقاضای کمک کرد. اما با توجّه به اینکه هنوز مدتی از پایان جنگ با عراق نگذشته بود و معادلات به گونه ای طراحی شده بود که ایران به لحاظ نظامی وارد درگیری شود و روس ها خود را متعهّد به دفاع از ارامنه می دانستند، لذا ایران با رعایت این ملاحظات جدی به طور مستقیم وارد این جنگ نشد لکن کمک های مستشاری و طرح های عملیاتی خود را به آذربایجان ارائه داد و پادگان هایی جهت آموزش نیروهای آذربایجان دایر کرد و برخی سرداران ایرانی فرماندهی افسران جمهوری آذربایجان را به عهده گرفتند.

کارشناس مسائل منطقه افزود: در این مقطع زمانی روس ها که از مشکلات داخلی رهیده بودند و به تبع به قدرت رسیدن پوتین سیاست خارجی بسیار عملگرایانه ای را تعریف کرده بودند به مناقشه قره باغ ورود نظامی کردند و حیدر علی اُف نیز با رویگردانی از ایران آتش بس را پذیرفت و گروه صلح مینسک موظف می شود مناقشه را با صلح حل کند که تاکنون در این موضوع موفقیتی به دست نیاورده است، زیرا منافع این کشورها به شکلی است که این مناقشه باید باقی بماند. از آن بالاتر حتی منافع آذربایجان نیز در گرو حل نشدن این مناقشه است و طرح های گروه مینسک برای حل نزاع در این سال ها این موضوع را تأیید می کند که آن ها می خواهند وضعیت نه جنگ نه صلح ادامه پیدا کند تا هم سلاح‌های خود را بفروشند و هم بهانه‌ای برای حضور در این منطقه داشته باشند.

محمد زاده با تأکید بر این موضوع که ترکیه ثابت کرده در کنار نقش آفرینی سیاسی در حوزه میدانی، عملگرایانه رفتار می کند اظهار داشت: انتقال گروه های تکفیری به قره باغ کاملا تأیید شده است و ترکیه برای تکفیری مستقر در این کشور که بحران جدی امنیتی به شمار می آیند. آنها یک زمین جدید در قره باغ تعریف کرده و سعی دارند از این گروه ها به عنوان برگ برنده جدید و اهرم فشاری بر ایران و روسیه استفاده کنند. از سوی دیگر تفوّق نظامی دولت آذربایجان در مناقشه با ارامنه با بهره گیری از کمک امریکا و تجهیزات اسرائیلی است و اسرائیل با حضور در این منطقه علاوه بر تثبیت حوزه نفوذ در مرزهای ایران به دنبال کسب محبوبیت در فضای عمومی شیعه آذربایجان است، لذا به صورت علنی از آذربایجان حمایت کرده و به صورت غیرعلنی از ارمنستان حمایت می کند.

این کارشناس در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ملاحظات طرف ایرانی، در توجیه دوگانگی موجود در سیاست خارجی کشورمان گفت: ما از یک سو با خاک کشور اسلامی که توسّط دولت ارمنی غصب شده و ضرورت حمایت از کشور شیعه و اسلامی روبرو هستیم و از سوی دیگر این کشور شیعه بازی خود را کاملا در پازل اسرائیل و آمریکا تعریف کرده است و در مقابل دولت ارمنستان کاملا با ایران همسو و همراه است.

وی در تبیین ملاحظه دوم با اشاره به افکار عمومی شیعیان آذربایجان گفت: شیعیان آذربایجان با اخبار کذب پوشش داده شده توسّط دشمن در حال بمباران رسانه ای با این مضامین هستند که ایران حامی ارمنستان است و اینگونه حس وطن دوستی آذربایجانی ها را تحریک می کنند تا طرح های تجزیه در منطقه به واسطه تیم های آموزش داده شده پیاده شود و این موضوعی است که ما نباید به سمت آن حرکت کرده و پازل آنان را تکمیل کنیم.


محمد زاده تصریح کرد: یکی از دلایلی که ما نتوانستیم بنا به ملاحظاتی موضع رسمی بگیریم وجود برخی تفکرات قوم گرایانه و ملّی ـ منطقه ای پیرامون آذربایجان و مناطق آذری زبان کشورمان بود.

در پایان با یادآوری گسترش نفوذ آمریکا و اسرائیل و ترکیه در منطقه گفت: وظیفه ما ابتدا شناخت مسأله است و نبایست بدون شناخت موضع گیری کرد و در فضای رسانه های اجتماعی به دو قطبی کاذب دامن زد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • US ۰۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
    0 0
    سلام دوستان یاد موضوعی افتادم که یاد آوریش این روز ها بد نیست. چند سال بعد از دفاع مقدس در دهه هفتاد ، نزدیک جنگ اول خلیج فارس ، وقتی صدام متوجه شد آمریکا در تدارک حمله به عراق است ، نامه ای نوشت با این مضمون که حالا وقت آن است که اختلافات گذشته را کنار بگذاریم و ما که هر دو مسلمانیم در برابر دشمن مشترک یعنی آمریکا متحد شویم و دست در دست هم با آن ها بجنگیم و حتی برای این هدف وزیر خارجه‌ی صدام هم به ایران آمد و با آقای رفسنجانی دیدار کرد ، در آن زمان برخی نمایندگان اصلاح طلب (آن زمان به طیف چپ معروف بود) مجلس هم مثل مرحوم خلخالی و محتشمی پور (از محکومین سال ۸۸) این مطلب را پذیرفتند و در مجلس سخنرانی کردند که آقای خامنه‌ای الان وقت توجه به اختلافات قدیمی نیست. غافل از این که دو طرف این جنگ باطلند ، کمک به تثبیت و تقویت جایگاه صدام کمک به تشدید و تثبیت و تقویت فتنه در دنیای اسلام است ، صدام و آمریکا هر دو ظالم به مسلمین به خصوص شیعیانند ، مصلحت اسلام کمک به تثبیت هر دوی آن ها بر سر مردم عراق نیست ،هر چند یکی در غالب حاکم کشور مسلمان است ‌و یکی آمریکا، مگر همین حاکم کشور مسلمان نبود که جان ۲۵۰ هزار نفر آدم در این کشور را در سالهای کودکی انقلابش به وحشیانه‌ ترین حالات ستاند و انقلاب تازه نفس ایران را هشت سال درگیر و متحمل یک هزار میلیارد دلار هزینه کرد ، آیا مصلحت اسلام کمک به تقویت و بقای این آدم است؟؟ با ابن تفاوت که صدام با وجود ظلم عظیم و بطلانش حداقل در مقابل اسرائیل و سعودی ها قرار گرفته بود. گاهی هر دو طرف یک جبهه میتوانند باطل باشند هر چند در یک طرف افرادی با نیات پاک بجنگند . به خدا اگر جمهوری آذربایجان در دهه‌ی هفتاد ، به شوق و خاطر امریکا و اسرائیل ، ایرانی که از کمک و نیروی نظامی و آموزش نظامی و سرمایه گذاری و کمک اقتصادی گرفته تا حتی ارسال آرد نان حمایتش میکرد را اخراج نمیکرد و با ایفای نقش برای استکبار به دنبال تحقق اهدافش نبود تا امروز اوضاع این گونه نمانده بود . با این منطق که در مقابله با حملات غرب ، دفاع از صدام و جبهة النصره و داعش و ... و کمک به تثبیت و بقای آن ها هم واجب میشود چطور ممکن است اسرائیل حمایتگر بک جبهه ی به واقع اسلامی باشد؟ ادامه در پیام بعد
  • US ۰۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
    0 0
    چجور میشه فکر کرد کمک به تثبیت قدرت حکومتی که اجازه میدهد پرنده های اسرائیل در خاکش برای وقوع حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران مستقر شوند و حتی در کشور اکثرا مسلمان اجازه‌ی حجاب داشتن مسلمانان در مدرسه را نمیدهد و.. به مصلحت اسلام است؟ خلاصه عرض اینکه به حقانیت جبهه‌ای که یک طرف آن ترکیه و اسرائیلند باید شک کرد.. موضع من اینه که کمک به هر دو طرف این جنگ مردود هست
  • ناشناس IR ۱۹:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۰
    0 0
    برای ثابت کردن غاصب بودن و فرصت طلبی ارامنه این دلیل کافی است که این ارامنه علاوه بر قره باغ مناطق دیگری که موضوع ادعایشان نبوده با زور و کمک شوروی از آذربایجان گرفتند.